کد مطلب:315847 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:205

علمداری حضرت عباس
مرحوم علامه مجلسی می نویسد: صبح روز عاشورا بعد از نماز صبح، سیدالشهداء علیه السلام به صف آرایی لشكر خود مشغول شد. با وجود اینكه جمعیت آنان اندك بود ولی در برابر لشكر عمر بن سعد صف آرایی نمود به این ترتیب كه جناح راست لشكر را به زهیر بن قین سپرد، و جناح چپ را به حبیب بن مظاهر داد. رایت و پرچم جنگ را به برادرش حضرت عباس واگذار نمود. [1] .

در تمام جنگ ها رایت جنگ و پرچم لشكر وجود داشته است. علمداری از مناصب بسیار مهم و حساس در جنگ است و رایت جنگ را به دست شجاع ترین افراد لشكر می داده اند. وظیفه ی علمدار این بوده كه بایستی علم و رایت را نگه دارد تا لشكریان اطراف آن به مبارزه پردازند. آنان در عین حالی كه گرم كارزار بودند چشم به لوا و رایت داشتند، اگر رایت جنگ برپا بود دلگرم بودند و اگر رایت بر زمین می افتاد، وضع جنگجویان به هم می ریخت و لشكر از هم می پاشید، بنابراین علمداری پست حساسی بوده كه هر كس قابلیت آن را نداشته است، پرچم دار غزوه های رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم علی بن ابی طالب علیهماالسلام بوده و پرچم دار و صاحب لوای حضرت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا حضرت اباالفضل العباس علیه السلام بود.

از این جهت به طور قطع و یقین دومین شخصیت در حادثه ی عاشورا حضرت عباس علیه السلام بوده. روی همین زمینه شعرای عرب و عجم درباره ی علمداری حضرت به سرودن شعر روی آورده اند چه خوب سروده است «صغیر» در ارتباط با این منصب:



ای امیری كه علمدار شه كرب و بلایی

اسد بیشه ی صولت پسر شیر خدایی



به نسب پور دلیر علی آن شاه عدوكش

به لقب ماه بنی هاشم و شمع شهدایی





[ صفحه 140]



یك جهان صولت و پنهان شده در بیشه تمكین

یك فلك قدرت و تسلیم به تقدیر و قضایی



من چه خوانم به مدیح تو كه خود اصل مدیحی

من چه گویم به ثنای تو كه خود عین ثنایی



بی حسین آب ننوشیدی و بیرون شدی از شط

تو یَم فضل و محیط ادب و بحر حیایی



دستت افتاد ز تن مشك به دندان بگرفتی

تا مگر دست دهد باز سوی خیمگه آیی



گره كار تو نگشود چو از دست همانا

خواستی تا مگر این عقده ز دندان بگشایی



هیچ سقا نشنیدم كه لب تشنه دهد جان

جز تو ای شاه كه سقای یتیمان ز وفایی



چشم امید «صغیر» است به سوی تو و خواهد

كه به سویش نظری هم تو ز رأفت بنمایی [2] .




[1] بحارالانوار، ج 45، ص 4.

[2] ستارگان درخشان، ج 15، ص 38.